سمزدایی یا دیگرزدایی؟
یادداشتی بر مفهوم آدمهای سمی؛ بخش دهم
گاه، باورهای دینی و مذهبی ما تبدیل به "سم روابط" میشوند؛
آنجا که بجای رأفت و شفقت، به نام خدای مهربانیها، نامهربان و خشونتپیشه میشویم،
آنجا که انجام اعمال عبادیمان – که تنها برای خود میکنیم، و نه برای هیچکس دیگر - بجای فروتنی مایۀ برتریطلبی و فخرفروشی و خودبزرگبینی ما میشود،
آنجا که باورهایمان، بجای صلح و دوستی، ستیز و دشمنی میآفرینند،
آنجا که دینداریمان، بجای شادمانی و نشاط، دستمایۀ اندوه و عزا میشود،
آنجا که عفونت توهین و بیحرمتی و بیادبی را سخاوتمندانه نثار آنانی میکنیم که به ما شبیه نیستند،
آنجا که عبادت خدا، از عیادت خَلق او تهی میشود، و دوستی خدا به بیتفاوتی و بدخُلقی و نامهربانی با خَلق، منتهی میگردد؛ از دلها، راهی به خدا هست و راهی به خلق او، اماراه را که بر خلق او میبندی، راه خدا بسته میشود ..
- حمید ارسنجانی