سمزدایی یا دیگرزدایی
یادداشتی بر مفهوم آدمهای سمی؛ بخش دوم
بزرگترین مشکل ما، ظاهراً دیگرانند، و این دیگران همه جا هستند؛ از یکسو بی تعامل با آنها، زندگی ناممکن است، و از سوی دیگر، این تعامل نیز کار دشواری شده است. به نظر میرسد هر روز حجم آدمهای سمی پیرامون ما افزایش مییاید، و ازینروی، مدام معادلههای ارتباطی خود را تغییر میدهیم؛ روند "دیگرزدایی" ما، هرچه پیشتر میرود، صمیمتها را کمتر، و تنهاییها و دلخوریها را فزونتر میکند. گاه، حتی دوستان صمیمی دیروزمان نیز، در فهرست "سمی"های امروزمان مینشینند.
نتیجه آنکه، خستگیها، شکایتها، بدبینیها، کدروتها، دلخوریها، انتقامجوییها، و تلخیهای ما رو به فزونی میرود.
با هر که مینشینیم، "معصومانه" زبان به "شکایت" باز میکنیم و دیگران را "بدگویی" و "عیبجویی" و "سرزنش" مینماییم، و بدین ترتیب بیآنکه بدانیم، خود، بدل به آدمی سمی شدهایم ..
- حمید ارسنجانی