سمزدایی یا دیگرزدایی؟
یادداشتی بر مفهوم آدمهای سمی؛ بخش سوم
مسئله یا از ما آغاز میشود، یا به ما ختم میگردد؛ از این دو خارج نیست.
ما همگی خصوصیات، خلقوخو، و به تَبَع آن رفتارهایی داریم که میتوانند در حکم "سم" ظاهر شوند:
سلطهجویی، خودشیفتگی، تجسس در زندگی دیگران، گلهمندی مدام، حسادت، فخرفروشی، عصبیت، عصبانیت، منفیبافی، بدگویی، عیبجویی، عیبگویی، تحقیر، تمسخر و ..
اینها همه دزدان صمیمتاند که از ما آغاز میشوند.
رفتارها – چه زبانی، و چه عملی - که رنگ بدگویی و عیبجویی و عیبگویی و.. میگیرند، ماییم که "سمی" شدهایم، چه باور کنیم، چه نکنیم؛ و این فاصلۀ بسیار دارد با نقد عالمانه و همدلانه.
ما، با به رخ کشیدن داشتههایمان – حتی به تظاهر- در پی اثبات برازندگی و برتری خویش به دیگرانیم، و اینگونه "سم فخرفروشی" و "تحقیر" را در فضای ارتباطها انتشار میدهیم. انعکاس رفتار ما، سم "عیبجویی" و "حسادت" در دیگران است؛ فروتن که نباشی، دیگران نیز "مرهم بخشش و چشمپوشی" خود را بر تو نثار نخواهند کرد ..
- حمید ارسنجانی