سمزدایی یا دیگرزدایی؟
یادداشتی بر مفهوم آدمهای سمی؛ بخش هشتم
کارن هورنای (1885 – 1952) در کتاب "عصبیت و رشد آدمی" رفتار انسان را در مواجهۀ با ترس و تشویش و بدست آوردن امنیت، به سه طریق میبیند:
انسانها برای در امان بودن از آزار دیگران،
یا به راه "مهرطلبی و جلب محبت و حمایت دیگران" میروند،
یا "برتریطلب و پرخاشگر" میشوند،
و یا به "عزلت و دوریگزینی" روی میآورند. (انتشارات بهجت؛ ترجمه محمد جعفر مصفا- ص15)
خشم و طلبکاری و نارضایی، سه عنصر همیشگی در هر سه گزینۀ فوق است؛ و رابطهها که بر مبنای "مهرورزی" شکل نگیرند، کوششها یا صرف "مهرطلبی" میشود (نظیر افراط در سرویس دادن به دیگران علیرغم میل باطنی)، یا سر از "برتریجویی" درمیآورد (نظیر فخرفروشیها و منزلتطلبیها)، و یا به "عزلتگزینی" میرسد.
مهرطلبی، وضعیت کسانیست که تقلا میکنند تا نزد دیگران، خوب بنظر آیند برای آنکه "محتاج" محبوب بودناند ازینروی چندان تن به کارهای "نامطلوب و ناخواسته" میدهند که فرسوده و خسته از تمام روابط، به تجربۀ خشم و دلخوری و نارضایتی میرسند، آنگاه، با پرشدن ظرفیت روانی، و برآورده نشدن توقعات پنهان، تبدیل به کسانی میشوند که به ندرت از کمتوجهی و خطاهای دیگران میتوانند چشم بپوشند؛ این چرخۀ معیوب، هیچ حال خوشی برای ما باقی نمیگذارد، زیرا نه برای ما محبوبیت میآورد، نه به خوب بودن حقیقی ما کمکی میکند.
- حمید ارسنجانی