وب سایت شخصی حمید ارسنجانی

انتخاب راه، انتخاب مقصد نیز هست ..

وب سایت حمید ارسنجانی

عشق‌شناسی(5)؛ نگرشی از منظر روان‌تحلیلی بر مقولۀ عشق

eshghshenasi.jpgeshghshenasi_15436361631846723565.jpg

عشق‌شناسی(5)
نگرشی از منظر روان‌تحلیلی بر مقولۀ عشق

عشق چگونه پدیدار می‌شود؟ چه چیزی سبب می‌گردد که دو شخص، از باهم بودن، یک خوشبختی بی‌نقص را ترسیم کنند؟

این نگرش همچنان به قوت خود باقی‌ست که انسان‌ها به‌خاطر ویژگی‌ها و خصوصیاتشان است که محبوب یا منفور می‌شوند. ما به کسانی می‌توانیم عشق بورزیم که در آنها خصوصیاتی در خورِ تحسین ببینیم؛ اینجا تفاوت‌های ناظران است که معشوق را تعیین می‌کند؛ هر کسی عاشق هر کسی نمی‌شود زیرا افراد بخصوصی ویژگی‌های گمشدۀ ما، نیازهای ما، دلمشغولی‌های ما را دارند. عشق ما به چیزی تعلق می‌گیرد که هم "فضیلت" باشد، و هم "دلمشغولیِ گمشدۀ" ما. ما عاشق هر انسان خوبی نمی‌شویم، همچنان که عاشق هر زیبایی نمی‌شویم. یافتن همین دلمشغولی‌های گمشده است که به شدت ما را جذب می‌کند.

عشق، اما، ذاتاً کمال‌طلب است، بی‌آنکه اهل قناعت باشد. سوی دیگر، معشوقی نشسته است که خواسته‌ها و نیازهای عشق را به تمامی جواب‌گو نیست؛ اکثریت انسان‌ها، سهم چندانی از فضائل ندارند، و همین سهم نیز، ناقص و پُرخطاست، ازاین‌رو، به‌سرعت تَه می‌کشند؛

هیچ انسانی آنچنان عالی نیست که بتواند همیشه زایندۀ عشق باشد و همواره آن را در اوج نگهدارد. به این معنا، هیچ‌کس آنچنان که باید، شایسته و درخورِ عشق نیست؛ این، همان نتیجه‌ای‌ست که عشق، پس از وصال، به آرامی، و به تدریج می‌یابد؛ این، آنی نبود که می‌خواستم ..

مظروف عشق، با ظرف آدمی چندان تناسبی ندارد. کسانی که خواهان محبوب ماندن‌اند، می‌باید به شکوفایی مدام فضیلت‌هایشان همت کنند؛ عشق، با کورسوی فضیلت‌ها سازگار نیست.

- حمید ارسنجانی

(0) - (0)